man asheghe eshghamam
m.r
درباره وبلاگ


سلام بچه ها امیدوارم از مطالبی که براتون میذارم لذت ببرین این وبلاگو من برا عشقم نوشتم که قد سلولای بدنم دوسش دارم .لطفا نظر بديد

پيوندها
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان man asheghe eshghamam و آدرس maryamomohamadreza.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)


Alternative content


كد موسيقي براي وبلاگ

نويسندگان
maryam o mohamadreza

آرشيو وبلاگ
مهر 1391
شهريور 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
پنج شنبه 2 شهريور 1398برچسب:, :: 22:21 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

 


 

 

محمدرضا

 

                                   هر جای دنیایی دلم اونجاست.من کعبه رم دور تو میسازم

 

 

سلام به همه

اینجایی که الان هستین  عروسکم واسم زحمتشو کشیده

یعنی قراره حرفامونو بگیم

درواقع قراره بگیم همدیگه رو خیلی دوس داریم

خانومی خیلی ی ی ی ی  دوست دارم

هی غریبه!

 

 

روی کسی دست گذاشتی

 

که همه دنیامه

....

..

.

.

.

 

بی تو دلم می‌گیرد و با خودم می‌گویم کاش آن یک بار که دیدمت گفته بودم که بی تو گاه دلم می‌گیرد ... ... که بی تو گاه زندگی سخت می‌شود که بی تو گاه هوای بودنت دیوانه‌ام می‌کند اما نمی‌گفتم که این «گاه» ها گهگاه تمامِ روز و شب من می‌شوند آن وقت بغض راه گلویم را می‌گیرد درست مثل همین روزها

 

 


 

 
دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, :: 22:12 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مريم

تنهام گذاشت بهونه اورد رفت اوني كه بهم ميگفت كوشمولوي من عروسك من رفت  اگه ميخواست بره چرا اومد بهم گفته يه ماه ديگه برگرد نميدونم يه ماه ديگه هم پيداش كنم يا نه؟ اخه من هنوز يه روز نگذشته دلم براش تنگ شده چيكار كنم دلم برا ديفوووونه گفتناش تنگ شده

 

 
پنج شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 22:51 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مريم

سلام بچه ها امروز تفلد عشق من بوداااااااااااااااا دوتايي براش تولد گرفتيم كلي كيكم خورد بعدم كليم بغلش كردم واسه اين روز داشتم لحظه شماري ميكردم از كادوهاشم نميدونم خوشش اومد يا نه؟قوربونت برم بازم تولدتو تبريك ميگم قوربون چشمات بشم كه اينقد عاشقشونم ولي نذاشتيا  گازت بگيرم پيس پيسي

             

 

محمدرضا

 

سلام بچه ها.جاتون خالی عروسک من واسم تفلد گرفته بود .خیلی هم زحمت کشبده بود.همه چی واسم گرفته.اولش یه عالمه تو خیابون کاشتمش دیفوونه شده بود.وقتی اومد پیشم کتکم زد.اصلانم بخلم نکرد.بعدشم گازم گرفت بازوم کبود شد.آخرشم ادکلن منو کش رفت شیطون.میگه اون بوی منو میده...نامرده دیگه ...مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟

 


چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد
زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبایت در آسمان دلم آفتابی شد

و امروز روز میلاد دوباره تو است ، در این هوای ابری نیز خورشید در لابه لای ابرها به انتظار دیدن تو  است…

و این لحظه قشنگترین ساعت دنیاست ، و این ماه درخشانترین ماه دنیاست که تو را درون تصویر نورانی اش میبیند
آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، همه جا را سکوت فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود
صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، عطر حضورت فرا گرفته همه زمین را…
تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو معجزه است ،امروز روز میلاد د
وباره تو است و من خیلی خوشبختم از اینکه مال منی…

 
چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

محمدرضا

 

 

نمی دانستم در پس کوچه باغ های چشمانت

 

مرا گرفتار عشق چیدن یک بوسه از لبهایت می کنی

 

نمی دانستم که پس از بوسه از زلال لبهایت

 

مرا در آغوش خود غرق می کنی

 

نمی دانستم در حرارت آغوشت قلب مرا آرام می کنی

 

ولی این را می دانستم که اگر بی تو بمانم خواهم مرد

 

 

 

 

 
چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

محمدرضا

 

 
چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, :: 14:38 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

 

 
چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, :: 2:31 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مریم

ببینین لالا کرد منو تهنا گذاشت باهاش قهلم با من لالا نکرد منم با علوسکم میحوابم نذاست بحلس کنم

 
چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, :: 22:8 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مريم

راستي اينم ني نيمونه چشاش عين باباشه

 

 

 
چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, :: 21:22 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مريم

سلام خوبين من ديروز باز رفتمه بودم عشقمو ببينم كلي...دستشم يه كوجولو گازش گرفتم يه اتفاق جالبم افتاد خيلي جالب.من عشقمو قد همه ي دنيا دوس دارم انقد مهلبونه مثل فرشته هاس.راستي وقتي به مماغشم ميزني ازش خون مياد ولي نميذاره من بهش دس بزنم كلا پسره بديه

 
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 21:25 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

 

 

 

خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن!

اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو ها کن!

خدایا سرده این پایین ببین دستامو میلرزه!

دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی‌ارزه!

خدایا وقت برگشته یه کم با من مدارا کن!

شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جا کن

 

 

 

 

 

 

مريم

سلام ديدين چي شد همه چي تموم شد دارم ميميرم سر حرف اينو اون كه محمد رضا و مريم باهمن همه چي تموم شد حالا من چيكار كنم دارم ديوونه ميشم من خيلي بدبختم  يه بار نشد زندگيم بدون غصه باشه من دوسش دارم اره شايد دارم تاوان گناهامو پس ميدم اولي ديگه چقد خودمو بكشم ؟با اين همه گناه اخه كجا برم برم بيوفتم وسط اتيش.از هيش كي نميگذرم حالا من چيكار كنم  چيكار كنم؟دارم ميميرم تا ديروز همه چیز خوب بود باورم نمی شه ، امروز خرابش كردن.خدا دارم دغ می کنم خداااااااااااااااااااااااااا محمد رضا چيكار كنم؟دارم مينويسم تا اروم بشما دارم با گريه مينويسمشون فك نكني حالم خوبه الان چيكار كنم؟


 

 

 

 

محمدرضا

من که گفتم دیفووونه حرف اونا مهم نیس.بیخیال اون حرفا برگرد سر خونه زندگیمون

 

وای دیدین چی شد:دوباره میگه منو نمیخواد

میگه به من اس نده

حالا خانوم یه چیزم یاد گرفته میگه نمیخوام وابسته بشم

ببینمش موهاشو میکشم و انقد نازشو میکشم تا آشتی کنه

بچه ها دعا کنین آشتی کنه

 

 

نبودنت هایت را دارم .....

با ساعت شنی ......

اندازه می گیرم . . . !

حالا ...........................

یک صحرا ... گذشته است

 

 
شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: 21:43 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مريم

سلام خوبين دوستان من كه خيلي خوبم چون امروز با محمد رضا اشتي كردم اخه پري شب بعد اين كه بعد يه ساعت اومد دعوا كرديم اعصابمو خورد كرد البته امروز معذرت خواهي كرد امروز رفته بودم ببينمش گازشم گرفتمخيلي دوسش دارررررررررررررررررررررررررررررررررررررم خيلي دوست داااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم فدات شمالبته عزيزم حواست باشه كه ديگه منو اذيت نكني وگرنه....................................................گازت ميگيرم

 
جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: 1:28 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مریم

سلام:بچه ها خوبین به عشقم کاری ندارم چون الان یه ساعت منو کاشته نمیدونم کجا رفته دیگه قهرم باهاشاشتیم نمیکنم حالا نازمو بکشقهلم

 
پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: 16:12 :: نويسنده : maryam o mohamadreza

مريم

سلام بچه ها خوبين؟اين وبلاگو با عشقم مينويسيم من عاشق عشقمم  خيلي دوسش دارم تا اخر عمرمون مينويسيم عشق من قدش بلنده چشاش ابيه خوشتيپ خلاصه ماهه

 

 

یک دلیل برای عاشق شدنم ، یک بهانه برای زنده ماندنم ،
تویی آن دلیل و بهانه عاشقانه
یک هوای عاشقانه برای با تو بودن، همین هوای بارانی ،دستت درون دستهای من ، این است همان آرزوی رویایی
این نفسی که در سینه ام است ، این قلبی که با تو به آرزوهایش رسیده است ، این وجودی که محتاج وجود تو است ، این احساسات،همه در عشق تو جا گرفته است
ببین عشق تو چقدر مقدس است که زندگی ام با تو دوباره جان گرفته است
ببین چقدر دوستت دارم که خوشبختی را از لحظه ای که آمدی دیدم ، حس کردم  و باورش کردم!
باور کردم که حضور تو در زندگی ام یک حادثه نبود ،روزی تو می آمدی، با اینکه من حتی فکر داشتن تو را هم نمیکردم
روزی که آمدی چه روز دلنشینی بود، روزی که بهم میرسیم چه روز مقدسی خواهد بود و روزی که از عشق هم میمیرم چه روز عاشقانه ایست
به عشق همان روز ،روز از عشق هم مردن، اینک عاشقانه همدیگر را میپرستیم تا به دنیا بگوییم این ما هستیم که عاشق همیم!
دلیلی نمیبینم برای زنده ماندن اگر تو نباشی ، نمیخواهم حتی یک لحظه نیز در فکر نماندن باشیم!
میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم
عزیزم بیا در آغوشم ،تو مال منی ، آرام باش که تو تا آخر دنیا ، دنیای منی ، بارها گفته ام و خودت هم میدانی که زندگی منی ، پس این هم بدان تو آخرین کسی خواهی بود که قبل از مردنم او راخواهم دید

 

صفحه قبل 1 صفحه بعد